172 - تدبیر بنده و تقدیر حق

هرکسی چون عزم جایی و سفری می کند، او را اندیشه ای معقول روی مینماید، اگر آنجا روم مصلحتها و کار های بسیار میسر شود و احوال من نظام پذیرد و دوستان شاد شوند و بر دشمنان غالب گردم. او را پیشنهاد اینست، و مقصود حق خود چیزی دیگر. چندین تدبیر ها کرد و پیشنهاد ها اندیشید، یکی میسر نشد بر وفق مراد او. مع هذا بر تدبیر و اختیار خود اعتماد می کند.

تدبیر کند و تقدیر نداند،       تدبیر به تقدیر خدا نماند.

و مثال این چنین باشد که شخصی در خواب می بیند که به شهر غریب افتاد و در آنجا هیچ آشنایی ندارد. نه کس او را می شناسد و نه او کس را، سرگردان می گردد. این مرد پشیمان می شود و غصه و حسرت می خورد که من چرا به این شهر آمدم که دوست و آشنایی ندارم. و دست بر دست می زند و لب می خاید. وچون بیدار شود نه شهر بیند و نه مردم، معلومش گردد آن غصه و تأسف و حسرت خوردن بیفایده بود و پشیمان گردد از آن حالت و آن را ضایع داند. باز باری دیگر چون در خواب رود خویشتن را اتفاقاٌ در چنان شهری ببیند و غم و غصه و حسرت خوردن آغاز کند و پشیمان شود از آمدن در چنان شهر. و هیچ نیندیشد و یادش نیاید که من در بیداری از آن غم خوردن پشیمان شده بودم و می دانستم که آن ضایع بوده و خواب بوده و بی فایده.

اکنون همچنین است، خلقان صد هزار بار دیده اند که عزم و تدبیر ایشان باطل شد و هیچ کاری بر مراد ایشان پیش نرفت الا حق تعالی نسیانی بر ایشان می گمارد که آن جمله فراموش می کنند و تابع اندیشه و اختیار خود می گردند، أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ (خدا در میان شخص و قلب او حایل است – انفال – 24)

شرح

- أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ: بخشی از آیۀ 24 سورۀ انفال که کامل آن بدین مضمون است:

          ای اهل ایمان چون خدا و رسول شما را

          به ایمان دعوت کنند اجابت کنید تا به حیات ابد رسید

          و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل است.

          و همه به سوی او محشور خواهید شد.