242
– همۀ عالم در حال حرکت اند
این
دویدن اثر خوفست، جمله عالم می دوند، الا دویدن هریکی مناسب حال او باشد.
از آن
آدمی نوعی دیگر و از آن نبات نوعی دیگر و از آن روح نوعی دیگر، دویدن روح
بی گام و
نشان باشد. آخر غوره را بنگر که چند دوید تا به سواد انگوری رسید، همین که
شیرین
شد فی الحال بدان منزلت برسید، آلا آن دویدن در نظر نمی آید و حسی نیست،
الا چون
به آن مقام برسد معلوم شود که بسیاری دویده است تا اینجا رسید – همچنانکه
کسی در
آب می رفت و کسی رفتن او را نمی دید، چون ناگاه سر از آب برآورد معلوم شد
که او در
آب می رفته که اینجا رسید.